افرا ورزش – یگانه عصاری: نامش هاجر است. دختری که برای رسیدن به آرزوهای کوچک و بزرگش باید میدوید، باید میجنگید و دست از جنگیدن برنمیداشت. دختری که تاریخسازی و رکوردشکنیاش حالا بخشی افتخارات تاریخ ورزش ایران است…
اولین حضور در المپیک و سه تاریخسازی؛ از هاجر صفرزاده صحبت میکنیم. پرچمدار ایران در پارالمپیک 2024 پاریس. نخستین بانوی دونده ایرانی که در تاریخ پارالمپیک شرکت میکند، اولین مدالآور ماده دوها در بخش بانوان که با کسب مدال نقرهاش که تاریخی شد و ارتقای چندباره رکورد آسیا در مرحله مقدماتی، نیمهنهایی و فینال دوی ۴۰۰ متر.
هاجر صفرزاده معنای انگیزه است، برای همه آنهایی که شاید روزی ناامید شدند ولی دوباره روی پا ایستادند. اتفاق تلخی که او در این پارالمپیک تجربه کرد، گواه حرفهای ماست.
وقتی در آخرین مسابقه او میخهای کفشش ناپدید شد و هنوز کسی نمیداند چرا و چطور این اتفاق افتاد. پرچمدار پارالمپیک پاریس در گفتگو با «افرا ورزش» از حضورش در پارالمپیک و رکوردشکنیهای مکررش گفت. داستانهای زیبا و زشت پارالمپیک 2024 به روایت هاجر صفرزاده…
از تجربه پارالمپیک 2024 شروع کنیم؟
حتما. خداراشکر در اولین حضورم در پارالمپیک توانستم نتیجه خیلی خوبی بگیرم و سه بار رکورد آسیا را ارتقا دهم.
جو المپیک با دیگر مسابقات چه فرقی داشت؟
خیلی متفاوت بود. جو و اتمسفر آن کاملا با دیگر مسابقات فرق دارد. شلوغی استادیوم، اینکه حدود 88 هزار نفر تماشاگر در هر مسابقه تو را تماشا میکنند، که در عین حال هم باعث هیجان میشود و هم استرس و اضطراب به همراه دارد. خدا را شکر میکنم که توانستم استرس را مدیریت کنم و نتیجه خوبی بگیرم.
شما در پارالمپیک رکوردهای بسیاری را شکستید و تا همیشه جزو اولینهای تاریخ این کشور هستید. اولین بود چه حسی دارد؟
حس خیلی خوبی است. بعد از آن همه سختی و تلاشهای بسیار، رسیدن به این جایگاه خیلی لذتبخش است. انگار یک بار سنگین از روی دوش من برداشته شد و این بار را با گرفتن مدال زمین گذاشته بودم. این خیلی حس خوب و لذتبخشی بود.
پرچمداری چطور بود؟
به یکی از آرزوهای دوره ورزشیام رسیدم. آرزو داشتم در یکی از مسابقات رسمی چه آسیایی و چه پارالمپیک من پرچمدار شوم ولی در این 9 سالی که من ورزش میکنم، هیچ وقت نصیبم نشده بود.
خدا را شکر میکنم که افتخار پرچمداری در پارالمپیک نصیبم شد و در همین میدان بود که رکورد زدم، تاریخسازی کردم و مدال هم گرفتم.
در آخرین بازی شما اتفاق عجیبی افتاد. میخهای کفش دقیقا چه شد؟
قبل از شروع مسابقه وقتی داشتم کفشم را میپوشیدم و لنگه دیگرش را چک میکردم، به من نشان دادند که سه تا از میخهای لنگه کفش پای چپم نیست و آنجا بود که واقعا شوکه شدم.
در پنج مسابقه قبلیام در 400 متر و 200 متر من همیشه دو جفت کفش برای احتیاط همراهم بود ولی برای این مسابقه وقتی در دهکده مسابقات بودم، کفشهای را از کیفم درآوردم. گفتم مسابقه آخر است و با همین کفش مسابقه میدهم. وقتی میخهای کفش گم شد، دنیا روی سرم خراب شد.
هنوز هم مشخص نیست چرا؟
نه هنوز هم نمیدانیم چطور شد. میخهای کفشهای ما با آچار سفت میشود و واقعا این اتفاق واقعا عجیب بود. وقتی قرار نباشد اتفاقی بیفتد، واقعا نمیافتد.
درباره یکسانسازی پاداشهای پارالمپیک و المپیک هم صحبت کنیم.
قرار بود که پاداشهای ما با المپیکیها یکسانسازی شود ولی متاسفانه دائما به ما وعده و وعید میدهند. یکبار میگویند که همسانسازی شد و فردای آن روز میگویند که قبول نشده است. هنوز هیچ چیز مشخص نیست. من امیدوارم که پاداشهای ما با المپیکیها یکسان شود.