سودابه باقرپور – آی دبلیو اسپورتس: از ۱۸ سالگی که برای اولین بار با پیراهن نفت مازندران وارد لیگ برتر والیبال شدم زمان زیادی گذشته. روزهای سخت و آسان، تلخ و شیرین، بخشی از مسیری بوده که طی کردم. سالها در ذوب آهن، گاز، میزان خراسان، دانشگاه آزاد، پیکان و حالا حضور در سایپا که احساس خوبی در آن دارم.
اگر بخواهم همه این سالها را کوتاه و مختصر خلاصه کنم چیزی که از آن صحبت میکنم عشق است. مثل سایر دختران ورزشکار ایران، آنچه ما را در میدان نگاه داشته لذتی است که از بودن در کنار هم، لمس توپ، پرشها و دفاعها نصیب ما میشود.
از سال ۹۰ بارها در تیم ملی حضور داشتهام. در تیم ملی نه حقوق ماهیانهای هست و نه عایدی. پس چه چیز ما را در تمرینات پرفشار حفظ میکند؟ چیزی جز افتخار و تلاش برای به دست آوردن دل یک ملت، برای ما نمیماند و همین، یک دنیاست.
نه تنها در تیم ملی، که در والیبال باشگاهی، همه چیز برای ما بر مبنای عشق پیش میرود. یک دختر والیبالیست که از زندگی و خانواده اش جدا شده و در شهر دیگری والیبال بازی میکند هر اندازه دستمزد هم بگیرد صرف زندگی دور از خانهاش میشود.
هستند کسانی که فکر میکنند ما دستمزد زیادی دریافت میکنیم در حالی که چنین نیست و اگر احساس خوبی که در والیبال داریم وجود نداشت هرگز در والیبال و چالشهای زندگی به عنوان یک والیبالیست حرفهای دوام نمیآوردیم. هر یک از ما مشکلات خود را داریم، در زندگی هر کسی دردهایی است و در نهایت راهی که انتخاب کردهایم به ما قدرت می بخشد.
آرزوی همه ما این بود که تیم ملی به جایگاه بزرگی در آسیا برسد. شاید این از بدشانسی ماست که در قارهای است که تیمهای برتر جهان هم اینجا هستند. میخواهم بگویم همه ما تلاشمان را کردهایم و جایی برای ناامیدی وجود ندارد.
رسیدن به هر هدف بزرگی دشوار است و هیچکس لای پر قو به موفقیت نرسیده است. همه ما بارها آسیب دیدهایم، تحت فشار قرار گرفتهایم، از عزیزانمان دور بودهایم، جنگیدهایم و سختی تمرین و سفر را به جان خریدهایم تا والیبال را زندگی کنیم و به دیگران حس خوب ببخشیم.
زندگی برای من ادامه دارد. ۲ سال خوب را در پیکان بودم و حالا از حضور در سایپا لذت می برم. میخواستم در این جو دوست داشتنی قهرمان شوم و قهرمانی ما هدیهای برای کسانی بود که از ما حمایت کردند. در باشگاه و در خارج از آن.
این یادداشت در شماره اول “قهرمانان” نشریه دیجیتال ورزش زنان ایران نیز منتشر شده است