به گزارش “آی دبلیو اسپورتس” آژانس ورزش زنان ایران؛ موضوع انتخاب سرمربی تیم ملی فوتسال بانوان در فضایی مبهم پیش میرود. سرمربی تیم ملی معرفی نشده اما احتمالاً این اتفاق به زودی رخ خواهد داد.
چطور شروع شد؟
تیم ملی یک سال بود که مربی نداشت. در مقطعی، شهناز یاری سرمربی تیم ملی و فاطمه شریف کمک او شد. این اتفاق در دوران لیلا صوفی زاده رخ داد.
مسابقات قهرمانی آسیا برگزار نشد، کرونا همه برنامهها را به تعویق انداخت و در عمل یاری، سرمربی تیمی بود که جز چند مرحله اردو، نه مسابقهای برگزار کرد و نه مسابقهای در پیش داشت.
با تغییر ریاست فدراسیون، تعیین سرمربی جدید با هدف آماده سازی تیم ملی برای مسابقات زنان آسیا در سال آتی در دستور کار قرار گرفت. در نهایت با سه گزینه مذاکره شد : فاطمه شریف، شهناز یاری و نیلوفر اردلان.
چه کسی تصمیم گیرنده است؟
مهمترین و تاثیرگذارترین چهره در تیم ملی فوتسال زنان یک مرد است. آقای “ص” که یک مربی باتجربه، عنوان میشود نقش اصلی را در تعیین سرمربی دارد حتی با وجود این که شهاب الدین عزیزی خادم پایش را در یک کفش کرده که در نهایت، این منم که سرمربی انتخاب میکنم.
آقای “ص” در حقیقت همه کاره است. او در نهایت در جلسه تمرینی تیم ملی فوتسال بانوان، تمرین میدهد، تاکتیک و آرایش و هر کار فنی با اوست. هر آن چه از تیم ملی ببینیم، محصول او خواهد بود.
چرا آقای “ص” اینجاست؟ چون وزارت ورزش هنوز به تیمهای ملی زنان اجازه نداده که سرمربی مرد داشته باشند اما میتوانند از مدیر فنی مرد استفاده کنند.
اگر این مجوز صادر شده بود، امروز این قضایا هم وجود نداشت و هیچ زنی هم شانس هدایت تیم ملی فوتسال بانوان را به دست نمیآورد چون آقای “ص” و دیگر گزینهها حضور داشتند.
فدراسیون نشینان به مربیان زن اعتماد ندارند و میخواهند کسی که مورد قبول آنهاست کنار تیم باشد. طبیعتاً مربی زنی که ادعای استقلال کند، از نیمکت تیم ملی دور میشود.
گزینه خوب، گزینه مطیع است
بر اساس آن چه بالاتر گفتیم، آقای “ص” در تیم ملی فوتسال زنان دنبال گزینهای بود که از او اطاعت کند و علم مخالفت بر سرمربیگری پنهان “ص”، بلند نکند. به همین دلیل بود که او گزینههایش را یکی یکی فراخواند و با آنها جلسه برگزار کرد.
“ص”پیش از جلسه با مربیان گزینه هدایت تیم ملی فوتسال به خوبی میدانست که چه کسی هدایت تیم ملی را بر عهده میگیرد. با این حال، ارائه گزارش به رییس فدراسیون و داشتن گفتاری در برابر رسانهها، او را مجبور کرد جلسات مذاکرهای فرمایشی را برگزار کند.
پرونده سازی علیه گزینه اصلی
شهناز یاری با هر متر و معیاری، گزینه اصلی هدایت تیم ملی بود. چون کسی قادر به گرفتن ایراد فنی و رزومهای به او نبود، تصمیم بر پرونده سازی علیه او گرفته شد تا با بهانهای از شر او خلاص شوند.
گروهی کوچک، خواسته و ناخواسته، عامدانه یا فریب خورده با پشتیبانی یک خبرنگار به دنبال پرونده سازی علیه شهناز یاری بودند تا او سرمربی تیم ملی نشود. تنها انگیزه آنها برای حذف یاری از گزینهها، مشکل شخصی با یاری بود.
پروژه پرونده سازی شکست خورد. شهناز یاری به کمیته اخلاق رفت و کار به شاهدان کشید. بر خلاف آنچه برخی رسانهها منتشر کردند، احسان اصولی رییس هیئت فوتبال خراسان رضوی و عضو هیئت رییسه فدراسیون فوتبال برای اصرار بر انتخاب گزینه خود به جلسه غیر رسمی کمیته اخلاق نرفته بود بلکه رفته بود تا شهادت دهد که درباره یاری، از زبان چه کسانی، چه چیزی شنیده است.
این چنین بود که خوش آمدن یا نیامدن از یک مربی، در انتخاب سرمربی تیم ملی فوتسال، نقش ایفا کرد البته عامل اصلی حذف یاری، همان موضوع نیاز آقای “ص” به یک مربی گوش به فرمان بود. مربیای که هست اما تفاوتی بین بودن و نبودنش نیست.
چرا حضور در تیم ملی، جذاب است؟
در تیم ملی فوتسال بانوان، پول آنچنانی نیست. قراردادهای کنونی رقمی نیست که برای یک مربی جذابیت خاصی ایجاد کند بنابراین حضور در تیم ملی، جنبه مالی چندانی ندارد.
با این حال، سر و دست شکستن برای رسیدن به تیم ملی، برای افراد خواهان آن تنها از جنبه رزومه سازی و اشغال یکی از صندلیهای ملی، جذاب است.
به عبارت دیگر، برخی از گزینهها میخواهند به هر نحو که شده، نام مربی ملی را با خود یدک بکشند. آنها نمیخواهند از تیتر اخبار دور بمانند و فراموش شوند بخصوص اگر پیشنهاد باشگاهی نداشته باشند. این یک رزومه برای برنامههای آینده است البته اگر موفقیتی در کار باشد.
بازیکنان تیم ملی چه واکنشی نشان دادند؟
فرزانه توسلی، سارا شیربیگی و نسترن مقیمی در گفتگو با آژانس ورزش زنان ایران بازیکنانی بودند که زمانی که از آنها پرسیده شد چه نظری درباره ویژگی های یک مربی ایده آل دارند به طور واضح اعلام کردند که نگران آینده تیم ملی هستند.
اشتراک نظر آنها این بود که تیم ملی مربی باتجربه میخواهد و نباید تصمیمی اتخاذ شود که به پشیمانی برای تیم ملی منجر گردد. این نوعی اتمام حجت از سوی ستونهای تیم ملی بود.
چند بازیکن دیگر اما خود را کنار کشیدهاند. از نظر آنها مهم نیست سرمربی کیست چون در نهایت آقای “ص” تمرین میدهد و کارهای فنی تیم را بر عهده دارد و حرف، حرف اوست.
همچنین فاطمه اعتدادی و نسیمه غلامی بازیکنانی بودند که زمانی که از آنها پرسیده شد نظر آنها درباره خصوصیات سرمربی ایده آل برای آینده تیم ملی چیست از ارائه پاسخ به آژانس ورزش زنان ایران امتناع کردند.
چه کنیم که شفاف سازی شود؟
فدراسیون فوتبال میتواند یک اقدام منطقی و فنی انجام دهد و آن، این است که برای پایان دادن به هر شائبهای، در زمان معرفی سرمربی تیم ملی فوتسال زنان، روش انتخاب سرمربی را تشریح کند.
بدین ترتیب، مشخص میشود که در این موضوع، تا چه حد مباحث فنی و کارایی گزینهها مد نظر قرار دارد و نظرات شخصی و خوش آمدنها و نیامدنها کجای کار بوده است.
همه ما در مورد یک موضوع با هم اتفاق نظر داریم و آن، این است که تیم ملی، نه یک ملک شخصی که دارایی عمومی و متعلق به آحاد مردم ایران است. اکنون در وضعیتی قرار داریم که تصمیم گیرندگان برای تیم ملی باید توضیح دهند که برای یک دارایی ملی، چطور تصمیم گیری میکنند.