به گزارش دختران قهرمان؛ مسابقات کاراته انتخابی تیمهای ملی پایه دختران در حالی در زنجان پایان یافت که رسیدن ۲ خواهر در دو رده سنی مختلف به فینال از نکات جالب توجه بود.
زینب جعفرنژاد در رده امید در وزن منهای ۵۰ کیلوگرم به فینال رسید و نقره گرفت و فاطمه جعفرنژاد هم در رده سنی نوجوانان به فینال منهای ۴۷ کیلوگرم رسید و او هم مثل خواهرش نایب قهرمان شد.
زینب و فاطمه در گفتگویی خواهرانه با رسانه تخصصی حوزه ورزش زنان ایران شرکت کردهاند. هر ۲ یاور و پشتیبان یکدیگرند و حال و هوای خانواده جعفرنژاد حالا رنگ و بویی کاملاً مبتنی بر کاراته دارد.
آنها در ۵ سال اخیر شاگرد راضیه جلیل پور مربی سازنده کاراته ایران و مربی سابق تیم ملی بودهاند و بالاتفاق نقش جلیل پور را در پیشرفتشان کلیدی میدانند.
زینب جعفرنژاد ۱۸ ساله است. او از ۶ سالگی لباس کاراته بر تن کرد اما همه چیز برای او از ۱۴ سالگی جدی شد. خواهر دوم او هم کاراته کا بود و زینب را به سمت کاراته سوق داد و سپس نوبت فاطمه کوچکتر شد که راه زینب را در پیش گیرد.
زینب جعفرنژاد درباره نایب قهرمانیاش در زنجان میگوید: رقابت در رده سنی امید بسیار دشوار است بهخصوص در وزن منهای ۵۰ کیلوگرم که وزن من بود. همه مبارزات، برایم حکم فینال داشت و از عملکردم رضایت داشتم.
او ادامه میدهد: آنچه در تمرین بودم در زمین هم ارائه دادم به جز فینال که فکر میکنم میتوانم آن را جبران کنم زیرا مجوز حضور در اردوی تیم ملی کاراته امید را به دست آوردهام. میدانم که میتوانم امسال از پس کار بربیایم.
او درباره مسابقات زنجان میگوید: خیلی از بچههای نوجوان و جوان که بالا آمدهاند هنوز کار دارند و خیلی از شایستهها هم بالا نیامدند. مثلاً زیبا بروفه در همان مسابقه اول باخت و من شوکه شدم. ستایش کرمی هم کارش خوب بود اما زود حذف شد. رومینا خادمی هم چهره شایستهای بود و سوم شد و مستحق فینال بود.
زینب در رشته تجربی مشغول تحصیل بوده و فاطمه که ۳ سال از زینب کوچکتر است در رشته ریاضی. زینب امسال با رتبه ۶ هزار، انتخاب رشته نکرد چون میخواهد سال آینده شانسش را برای رشته پزشکی بیازماید.
مورد خاص خواهران جعفرنژاد این است که آنها یک باشگاه خانگی دارند. هدیه تولد فاطمه این بوده که زیرزمین خانه آنها به تاتامی و کیسه بوکس تجهیز شود و این به خواهرها کمک کرده که همیشه امکان تمرین داشته باشند.
زینب در این باره عنوان میکند: در روزهای فرد تمرین در باشگاه داریم و غیر از آن، در خانه تمرین میکنیم. روزانه ۲ نوبت تمرین داریم و هر نوبت ۲ ساعت تکنیک میزنیم و مبارزه میکنیم. وزنه و تمرین میدانی هم در کنار آن هست.
مدالآور امیدها درباره خواهر کوچکتر و قهرمانش هم میگوید: آینده فاطمه را درخشانتر از خودم میبینم، در رده سنی خودش بالاتر از سطح معمول تمرین میکند و به آیندهاش بسیار امیدوارم.
ادامه صحبتهای زینب شنیدنی است: در مسابقات امید که مدال گرفتم فاطمه آن قدر از خوشحالی جیغ زده بود که فردا در مسابقه خودش، صدایش به سختی درمی آمد. ما با شادی هم شاد میشویم و شکست یکی، دیگری را هم اندوهگین میکند.
آیا او برای فاطمه فراتر از یک خواهر است؟ احتمالاً بله: “شب مسابقه نوجوانان در زنجان به فاطمه گفتم که هیچکس نمیتواند خود واقعی تو را ببرد. میخواهم به او بگویم که زمین متعلق به اوست. تلاش میکنم ایرادها را بزرگ نکنم.
زینب درباره اتمسفر مسابقه میگوید: پیش از شروع مسابقه به این فکر میکنم که اگر ببرم یا ببازم چه پیش میآید. پیش از ورود به زمین، تصویرسازی مثبت میکنم و سعی میکنم ذهنیت برنده در خودم ایجاد کنم.
فاطمه، با فاصله ۳ سال کوچکتر از زینب، همپای خواهرش تمرین و مبارزه میکند. او شایستگیهایش را با نایب قهرمانی وزن منهای ۴۷ کیلوی انتخابی تیم ملی نوجوانان در زنجان نشان داد.
فاطمه درباره نقش خواهر بزرگتر در موفقیتهایش میگوید: گاهی زینب به خاطر تمرین یا درس خسته است، با این حال برایم وقت میگذارد با من تمرین میکند. ما رابطه خواهرانه ای داریم اما زینب در تمرین، کاملاً جدی است.
او ادامه میدهد: زینب میتواند الگوی خوبی برای من باشد. به خاطر توان فنی و فکرش. ما با هم تمرین میکنیم و این به هر دوی ما کمک کرده.
آیا تمرینات مشترک متوالی برای زینب و فاطمه جعفرنژاد معایبی هم به همراه دارد؟ فاطمه میگوید: ما زیاد با هم کار کردهایم و دیگر از نظر فنی رقبای خوبی نیستیم چون به توان هم، مسلط هستیم. اما همین تمرین مداوم، ما را در سطح بدنی مناسبی حفظ کرده است.
آی دبلیو اسپورتس را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید با شناسه @iwsports
نه تنها درباره مطالب کاراته بلکه بیشتر مطالب سایت در همه رشته ها (کاراته و تکواندو بیشتر از بقیه رشته ها)روی چند نفر فقط مانور دادید،بنظرم یه مطلبی هم از قهرمانات بقیه استانها که با جان و دل تمرین میکنند بنویسید،مخصوصا استانهایی که کمتر حمایت میشند اینجوری برای خواننده جذاب تره