به گزارش پایگاه خبری ورزش زنان ایران IWSports ؛ در این یادداشت می خوانید:
از روزگار پرافتخار حماسه سازانی که الگوی جهان بودند رسیدهایم به بازی موش و گربه میان چهارتا دختر عشق فوتبال با هیمنه و اقتدار نیروی انتظامی کشور! متأسفم و شرمسار که شهروند کشور و جامعهای هستم که دغدغه و مسأله و چالش و درگیری بزرگانش به جای مسائل کلان و بحرانهای اساسی شده است مسائلی حاشیهای و کم اهمیت!
و کسی هم با خودش فکر نمیکند که ورزشگاه رفتن دختری که از اصفهان آمده تهران و قاطی هزاران پسر شده به این شکل نامطلوب است یا حضور رسمیاش به صورت مجزا و حساب شده و محترم؟
کاش کسانی که رگ گردنشان برای این قضیه بیرون می زند، واقع بینانه نگاه کنند و بگویند این که وقتی این دختر در آن صفهای شلوغ و جمعیت فشرده مثلاً به دستشویی مردانه برود غیراخلاقیتر است یا این که به صورت جداگانه و تفکیک شده در ورزشگاهی که برای حضور بانوان مناسب سازی شده حضور یابد؟
وقتی که انرژی و توان مدیران انتظامی و قضایی به جای آن که صرف امنیت و دادگری شود، بر دستگیری و تعقیب چهارتا جوان متمرکز میگردد، و حواسشان نیست که اگر تا چند سال دیگر بحران بی هویتی و لاقیدی ریشه نسل آینده ما را نکنده باشد، بحران آب به تنهایی همه ما را نابود خواهد کرد!
آن وقت در میان این همه بحران و مسأله و مشکل که زندگی آینده همه ما را تهدید میکند و تمامیت جامعهمان را به چالش میکشد، مسأله مان شده موضوع کنسرتهای موسیقی و جلوگیری از حضور بانوان در ورزشگاهها و …
من اگر فرمانده نیروی انتظامی بودم به جای مصاحبه و سخنرانی مینشستم فکر میکردم ببینم چه کسانی و چگونه دارند سرم را به گشت ارشاد و کنترل ورزشگاهها گرم میکنند؟
توضیح: من نه اهل استادیوم رفتن هستم و نه میخواهم رأی برای انتخابات جمع کنم! اگر از حضور بانوان در ورزشگاهها دفاع میکنم به خاطر ملاحظه واقعیت و محاسبه هزینه و فایده است…