به گزارش افرا ورزش، برگزاری مسابقات دوچرخهسواری پیست قهرمانی کشور یک رقابت دوروزه بود که دختران رکابزن را گردهم آورد
حالا یک کارشناس دوچرخهسواری باید بگوید که این رقابتها در طول فصل جز پر کردن آمار برگزاری رقابتهای سالیانه چه دستاوردی برای دوچرخهسواری ایران دارد.
تمام داشتههای دوچرخهسواری پیست دختران ایران ۳۲ نفر است که در این رقابت شرکت کردند. قهرمانان؟ همان همیشگیها. نامهایی که نهایتاً یکی دو پله روی سکوی اهدای مدال جابهجا میشوند.
فروزان عبداللهی میگوید سطح این رقابتها در حال افت است و کسی انگیزه زیادی برای مسابقهدادن ندارد. مائده نظری هم در جریان یک ویدئو گفته است که خودمان قهرمان شدیم، خودمان برای خودمان دست زدیم و مسابقه تمام شد!
این بیانگیزگی که امثال فروزان، مائده نظری و دیگران درباره آن حرف میزنند بزرگترین تهدید درباره آینده دوچرخهسواری است، تهدیدی حتی بزرگتر از هزینههای سرسامآوری که هر روز در گوش دختران ما نجوا میکند که: تا همینجا کافی نیست؟
آیا این یک هراس واقعبینانه است اگر بیندیشیم که تا چند سال دیگر، تعداد رکابزنان خط استارت ممکن است به تعداد انگشتان دودست برسد؟ و یک سؤال: دلیل رکابزدن دختران ما و جنگیدن با تمرینهای پرفشار و پرهزینه هر روزه، چیزی جز عشق است؟
ایکاش فدراسیون دوچرخهسواری یکبار برای همیشه بیاید و یک سند و برنامه بلندمدت برای بهرهبرداری از این میزان عشق و ثبات رو کند؟
اگر برنامهای نیست یا پول کم است یا چه و چه، آیا راهی برای دلجویی از آنها ، برای امیدوار کردنشان به آینده نیست؟